رد صلاحیت خبرگان!مقصر کیست؟

اخیرا بحثی در مورد کاندیدهای مجلس خبرگان رهبری داغ شده است ، مثلا تنها کاندید خراسان جنوبی آقای رئیسی [سید ابراهیم رئیسی] هستند و قراره با خودشون رقابت کنند ، یا در استان فارس که 5 نماینده در خبرگان دارد، 4 نفر تایید شده است، برای استان اَلبُرز که 2 نماینده دارد، 2 نفر تایید شده است، برای سِمنان و کُهگیلویه و بُویراَحمَد که 1 نماینده دارد، 1 نفر تایید شده است، ظاهرا برای زنجان کسی تایید نشده است، جاهای دیگر هم تقریبا رقابت جدّی وجود ندارد و از 3 نماینده 2 نماینده قراره وارد مجلس خبرگان شوند. خُب اینجا اشکال اساسی به حوزه علمیه وارد است نه شورای نگهبان، شورای نگهبان طبق یک قانونی افراد را تایید و رد میکند و چون برای فلان استان کسی نیست نمیتواند یکی رو همینجوری تایید کند . ولی واقعا حوزه باید با خودش یک خلوتی کند و برای 44 سال ادعای خود فکری کند، وقتی از حوزه در زمینه های مختلف از مُبلِّغ مجازی تا مُبلِّغ کودک مطالبه میشود ،نهایتا میگوید من مُتکفِّل پرورش مجتهد هستم و درس هایی که قرار دادم برای اجتهاد است ولی امروز نه تنها در زمینه های مختلف مشکل جدّی دارد در همین ادعای خودش هم دستش خالی است !!! حوزه با این‌روش تحصیلی بعد 44 سال ، 400 نفر مجتهد نمیتواند برای ثبت نام خبرگان معرفی کند، حوزه اساسا دچار یک پارادوکس است ، از طرفی مُدّعی است دنبال اجتهاد است از طرفی تا الان فکری برای اجتهاد نکرده است . البته یادمه در زمان ارائه پایان نامه سطح 4 ( بالاترین سطح تحصیلی حوزه) مُدّعی بودند شما دارید اجتهاد میگیرید و شدیدا سختگیری میکردند ولی بعد از اینکه یکی مثل ما از بین چند هزار طلبه ، هفت خان رستم را رد کرد و مدرک سطح 4 را گرفت ، نهایتا او‌ را به عنوان مجتهد نمیشناسند ، اگر کسی مدرک تدریس سطوح عالی حتّی درس خارج را هم داشت، باز از نظر حوزه مجتهد نیست . من خودم تا الان نفهمیدم معیار اجتهاد در نگاه این عزیزان چیست ؟! اگر معیار همان است که در کُتب اصولی گفتند چرا به آن ملتزم نمیشوید؟ اگر معیار مدرک سطح 4 یا تدریس دروس حوزه است چرا بِهِش ملتزم نمیشوید؟ اساسا وقتی تعریف درستی از اجتهاد از حوزه تا جامعه وجود ندارد و حوزه نمیتواند مجتهدین خود را به شورای نگهبان تا جامعه معرفی کند ، امروز باید شاهد این وضعیت در انتخابات مجلس خبرگان باشیم . این یک تلنگر اساسی است تا بزرگان حوزه کمی فکر کنند ، اخیرا کُتبی را به جای کُتب قبلی قرار دادند که یکیش فقط بیانات رُوسو است که آن هم از هر دری سخنی که مشخص نیست مراد نویسنده چیست !!! . کُتب اجتهادی امام [خمینی] و آیت الله خویی در کتابخانه ها خاک میخورد که هم متنش روان است ، خصوص تقریرات آقای خویی ، هم مطلبش اجتهادی است بعد عزیزان کُتُبی نوشتند که مشخّص نیست اصلا مراد نویسنده چیست . باید برای این وضعیت فکر اساسی کرد. یاعلی .‌‌..

8 بهمن 1402 .

***************************************

* توضیح اینکه در «گروه همنوایی روحانیون و طلاب و فضلای گیلانی» یکی از عزیزان متن فَوق الذِّکر از شیخ فرهاد فتحی را ارسال کرده بوده که متن زیر به تناسب آن نگاشته شد :

سلام علیکم

مرحبا به شما ارسال کننده و درود بر شیخ فرهاد فتحی عزیز

فِی الجُمله و یا بِالجُمله فرمایش ایشان صحیح به نظر می رسد . بنده که یک دوره نماینده طُلّاب بودم در طول چهار سال ، چهار نطق مکتوب فکر شده پیش از دستور در مجمع عمومی نمایندگان طلاب در جامعه مدرسین قم داشتم و نطق پنجم را هم درخواست کرده بودم که جناب دکتر سقّای بی ریا در جایگاه مجمع عمومی که نمایندگان طلاب و فضلا و هیات رئیسه حضور داشتند فرمودند که حاج آقای سعادت چهار نطق در طول این مدت داشته که در تاریخ مجمع طلاب شاید بی نظیر باشد و درخواست نطق پنجم هم دارد !! ... و گفت که با‌توجه به اینکه صد و هفتاد ( کمتر یا بیشتر) نماینده طلّاب است طبیعتا برای هر نماینده در طول چهار سالِ نمایندگی یکی یا دوتا نطق فراهم می شود . اَلغَرَض اینکه بنده چون حوزه علمیه و طلاب عزیز را در سطح جهانی و بین المِلَلِی می دیدم نه منطقه قم و ایران و نیز طلاب عزیز را سربازان حضرت ولیّعَصر «عجّ» می دیدم همیشه حرف و نظر و طرح در سطوح مختلف و در ابعاد و‌ موضوعات و نیازمندی های گوناگون داشتم و ارایه می دادم ... آن طرح ها و نظرات فکر شده ما هم که بیان کردیم در بایگانی مجمع طلاب قم است و دارد خاک می خورد !!!!! البته نسخه هایی از آنها نزدم هست . البته ذکر این نکته لازم است که این بیانات ما و امثال شیخ فرهاد فتحی نادیده گرفتن خدمات مُتولّیان و بزرگان حوزه ها مخصوصا حوزه علمیه قم نیست و نخواهد بود . مسأله ای که جناب شیخ فرهاد فتحی در باب اینکه ملاک اجتهاد چیست ، سال های دور اینجانب در نوشتارهایی به آن پرداخته ام و .....

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

8 بهمن 1402 .